هر وقت من يک کار خوب مي کنم مامانم به من مي گويد بزرگ که شدي برايت يک زن خوب مي گيرم. تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تايش را به من داده است. حتمن ناسرادين شاه خيلي کارهاي خوب مي کرده که مامانش به اندازه استاديوم آزادي برايش زن گرفته بود. ولي من مؤتقدم که اصولن انسان بايد زن بگيرد تا آدم بشود ، چون بابايمان هميشه مي گويد مشکلات انسان را آدم مي کند. در عزدواج تواهم خيلي مهم است يعني دو طرف بايد به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خيلي به هم مي خوريم. از لهاز فکري هم دو طرف بايد به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولي مامانم مي گويد اين ساناز از تو بيشتر هاليش مي شود. در عزدواج سن و سال اصلن مهم نيست چه بسيار آدم هاي بزرگي بوده اند که کارشان به تلاغ کشيده شده و چه بسيار آدم هاي کوچکي که نکشيده شده. مهم اشق است ! اگر اشق باشد ديگر کسي از شوهرش سکه نمي خواهد و دايي مختار هم از زندان در مي آيد. من تا حالا کلي سکه جم کرده ام و مي خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم. مهريه وشير بلال هيچ کس را خوشبخت نمي کند. همين خرج هاي ازافي باعث مي شود که زندگي سخت بشود و سر خرج عروسي دايي مختار با پدر خانومش حرفش بشود. دايي مختار مي گفت پدر خانومش چتر باز بود.خوب شايد حقوق چتر بازي خيلي کم بوده که نتوانسته خرج عروسي را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ايم که بجاي شام عروسي چيپس و خلالي نمکي بدهيم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتي مي خوري خش خش هم مي کند! اگر آدم زن خانه دار بگيرد خيلي بهتر است و گرنه آدم مجبور مي شود خودش خانه بگيرد. زن دايي مختار هم خانه دار نبود و دايي مختار مجبور شد يک زير زميني بگيرد. مي گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پايين! اما خانوم دايي مختار هم مي خواست برود بالا! حتمن از زير زميني مي ترسيد . ساناز هم از زير زميني مي ترسد براي همين هم برايش توي باغچه يک خانه درختي درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است. قهر بهتر از دعواست.آدم وقتي قهر مي کند بعد آشتي مي کند ولي اگر دعوا کند بعد کتک کاري مي کند بعد خانومش مي رود دادگاه شکايت مي کند بعد مي آيند دايي مختار را مي برند زندان! البته زندان آدم را مرد مي کند.عزدواج هم آدم را مرد مي کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خيلي بهتر است! اين بود انشاي من
۱۳۸۷ آبان ۲۵, شنبه
موزو انشا : عزدواج!
هر وقت من يک کار خوب مي کنم مامانم به من مي گويد بزرگ که شدي برايت يک زن خوب مي گيرم. تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تايش را به من داده است. حتمن ناسرادين شاه خيلي کارهاي خوب مي کرده که مامانش به اندازه استاديوم آزادي برايش زن گرفته بود. ولي من مؤتقدم که اصولن انسان بايد زن بگيرد تا آدم بشود ، چون بابايمان هميشه مي گويد مشکلات انسان را آدم مي کند. در عزدواج تواهم خيلي مهم است يعني دو طرف بايد به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خيلي به هم مي خوريم. از لهاز فکري هم دو طرف بايد به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولي مامانم مي گويد اين ساناز از تو بيشتر هاليش مي شود. در عزدواج سن و سال اصلن مهم نيست چه بسيار آدم هاي بزرگي بوده اند که کارشان به تلاغ کشيده شده و چه بسيار آدم هاي کوچکي که نکشيده شده. مهم اشق است ! اگر اشق باشد ديگر کسي از شوهرش سکه نمي خواهد و دايي مختار هم از زندان در مي آيد. من تا حالا کلي سکه جم کرده ام و مي خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم. مهريه وشير بلال هيچ کس را خوشبخت نمي کند. همين خرج هاي ازافي باعث مي شود که زندگي سخت بشود و سر خرج عروسي دايي مختار با پدر خانومش حرفش بشود. دايي مختار مي گفت پدر خانومش چتر باز بود.خوب شايد حقوق چتر بازي خيلي کم بوده که نتوانسته خرج عروسي را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ايم که بجاي شام عروسي چيپس و خلالي نمکي بدهيم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتي مي خوري خش خش هم مي کند! اگر آدم زن خانه دار بگيرد خيلي بهتر است و گرنه آدم مجبور مي شود خودش خانه بگيرد. زن دايي مختار هم خانه دار نبود و دايي مختار مجبور شد يک زير زميني بگيرد. مي گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پايين! اما خانوم دايي مختار هم مي خواست برود بالا! حتمن از زير زميني مي ترسيد . ساناز هم از زير زميني مي ترسد براي همين هم برايش توي باغچه يک خانه درختي درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است. قهر بهتر از دعواست.آدم وقتي قهر مي کند بعد آشتي مي کند ولي اگر دعوا کند بعد کتک کاري مي کند بعد خانومش مي رود دادگاه شکايت مي کند بعد مي آيند دايي مختار را مي برند زندان! البته زندان آدم را مرد مي کند.عزدواج هم آدم را مرد مي کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خيلي بهتر است! اين بود انشاي من
هر وقت من يک کار خوب مي کنم مامانم به من مي گويد بزرگ که شدي برايت يک زن خوب مي گيرم. تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تايش را به من داده است. حتمن ناسرادين شاه خيلي کارهاي خوب مي کرده که مامانش به اندازه استاديوم آزادي برايش زن گرفته بود. ولي من مؤتقدم که اصولن انسان بايد زن بگيرد تا آدم بشود ، چون بابايمان هميشه مي گويد مشکلات انسان را آدم مي کند. در عزدواج تواهم خيلي مهم است يعني دو طرف بايد به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خيلي به هم مي خوريم. از لهاز فکري هم دو طرف بايد به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولي مامانم مي گويد اين ساناز از تو بيشتر هاليش مي شود. در عزدواج سن و سال اصلن مهم نيست چه بسيار آدم هاي بزرگي بوده اند که کارشان به تلاغ کشيده شده و چه بسيار آدم هاي کوچکي که نکشيده شده. مهم اشق است ! اگر اشق باشد ديگر کسي از شوهرش سکه نمي خواهد و دايي مختار هم از زندان در مي آيد. من تا حالا کلي سکه جم کرده ام و مي خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم. مهريه وشير بلال هيچ کس را خوشبخت نمي کند. همين خرج هاي ازافي باعث مي شود که زندگي سخت بشود و سر خرج عروسي دايي مختار با پدر خانومش حرفش بشود. دايي مختار مي گفت پدر خانومش چتر باز بود.خوب شايد حقوق چتر بازي خيلي کم بوده که نتوانسته خرج عروسي را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ايم که بجاي شام عروسي چيپس و خلالي نمکي بدهيم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتي مي خوري خش خش هم مي کند! اگر آدم زن خانه دار بگيرد خيلي بهتر است و گرنه آدم مجبور مي شود خودش خانه بگيرد. زن دايي مختار هم خانه دار نبود و دايي مختار مجبور شد يک زير زميني بگيرد. مي گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پايين! اما خانوم دايي مختار هم مي خواست برود بالا! حتمن از زير زميني مي ترسيد . ساناز هم از زير زميني مي ترسد براي همين هم برايش توي باغچه يک خانه درختي درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است. قهر بهتر از دعواست.آدم وقتي قهر مي کند بعد آشتي مي کند ولي اگر دعوا کند بعد کتک کاري مي کند بعد خانومش مي رود دادگاه شکايت مي کند بعد مي آيند دايي مختار را مي برند زندان! البته زندان آدم را مرد مي کند.عزدواج هم آدم را مرد مي کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خيلي بهتر است! اين بود انشاي من
۱۳۸۷ آبان ۱۸, شنبه
تستِ استرس
استرس
مطمئن نیستم چطوری کار می کند ولی به صورت خارق العاده ای دقیق است.
قبل از اینکه به عکس نگاه کنید توضیحات را به طور کامل بخوانید.
عکس زیر حاوی 2 دلفین کاملا متشابه می باشد که در مطالعات روی سطوح استرس در بیمارستان St. Mary استفاده می شود.
به هر دو دلفین که از آب بیرون پریده اند نگاه کنید. هر دو دلفین کاملا شبیه یکدیگر هستند. یک مطالعه دقیق نشان داده که علارغم اینکه هر دو دلفین شبیه یکدیگر هستند شخصی که استرس دارد اختلافاتی را بین آنها پیدا خواهد کرد.
هر چه فرد اختلافات بیشتری را بین این دو دلفین پیدا کند تحت استرس بیشتری قرار دارد
اکنون به عکس نگاه کنید و اگر شما بیش از 2 اختلاف بین دو دلفین پیدا کردید نیاز به مرخصی دارید.
مطمئن نیستم چطوری کار می کند ولی به صورت خارق العاده ای دقیق است.
قبل از اینکه به عکس نگاه کنید توضیحات را به طور کامل بخوانید.
عکس زیر حاوی 2 دلفین کاملا متشابه می باشد که در مطالعات روی سطوح استرس در بیمارستان St. Mary استفاده می شود.
به هر دو دلفین که از آب بیرون پریده اند نگاه کنید. هر دو دلفین کاملا شبیه یکدیگر هستند. یک مطالعه دقیق نشان داده که علارغم اینکه هر دو دلفین شبیه یکدیگر هستند شخصی که استرس دارد اختلافاتی را بین آنها پیدا خواهد کرد.
هر چه فرد اختلافات بیشتری را بین این دو دلفین پیدا کند تحت استرس بیشتری قرار دارد
اکنون به عکس نگاه کنید و اگر شما بیش از 2 اختلاف بین دو دلفین پیدا کردید نیاز به مرخصی دارید.
۱۳۸۷ آبان ۱۵, چهارشنبه
مادر شوهر زرنگ
خانم حمیدی برای دیدن پسرش مسعود ، به محل تحصیل او یعنی لندن آمده بود. او در آنجا متوجه شد که پسرش با یک هم اتاقی دختر بنام Vikki زندگی میکند. کاری از دست خانم حمیدی بر نمی آمد و از طرفی هم اتاقی مسعود هم خیلی خوشگل بود.
او به رابطه میان آن دو ظنین شده بود و این موضوع باعث کنجکاوی بیشتر او می شد. مسعود که فکر مادرش را خوانده بود گفت : " من میدانم که شما چه فکری می کنید ، اما من به شما اطمینان می دهم که من و Vikki فقط هم اتاقی هستیم . " حدود یک هفته بعد ، Vikki پیش مسعود آمد و گفت : " از وقتی که مادرت از اینجا رفته ، قندان نقره ای من گم شده ، تو فکر نمی کنی که او قندان را برداشته باشد ؟ " "خب، من شک دارم ، اما برای اطمینان به او ایمیل خواهم زد." او در ایمیل خود نوشت : مادر عزیزم، من نمی گم که شما قندان را از خانه من برداشتید، و در ضمن نمی گم که شما آن را برنداشتید . اما در هر صورت واقعیت این است که قندان از وقتی که شما به تهران برگشتید گم شده . " با عشق، مسعود روز بعد ، مسعود یک ایمیل به این مضمون از مادرش دریافت نمود : پسر عزیزم، من نمی گم تو با Vikki رابطه داری ! ، و در ضمن نمی گم که تو باهاش رابطه نداری . اما در هر صورت واقعیت این است که اگر او در تختخواب خودش می خوابید ، حتما تا الان قندان را پیدا کرده بود. با عشق ، مامان
او به رابطه میان آن دو ظنین شده بود و این موضوع باعث کنجکاوی بیشتر او می شد. مسعود که فکر مادرش را خوانده بود گفت : " من میدانم که شما چه فکری می کنید ، اما من به شما اطمینان می دهم که من و Vikki فقط هم اتاقی هستیم . " حدود یک هفته بعد ، Vikki پیش مسعود آمد و گفت : " از وقتی که مادرت از اینجا رفته ، قندان نقره ای من گم شده ، تو فکر نمی کنی که او قندان را برداشته باشد ؟ " "خب، من شک دارم ، اما برای اطمینان به او ایمیل خواهم زد." او در ایمیل خود نوشت : مادر عزیزم، من نمی گم که شما قندان را از خانه من برداشتید، و در ضمن نمی گم که شما آن را برنداشتید . اما در هر صورت واقعیت این است که قندان از وقتی که شما به تهران برگشتید گم شده . " با عشق، مسعود روز بعد ، مسعود یک ایمیل به این مضمون از مادرش دریافت نمود : پسر عزیزم، من نمی گم تو با Vikki رابطه داری ! ، و در ضمن نمی گم که تو باهاش رابطه نداری . اما در هر صورت واقعیت این است که اگر او در تختخواب خودش می خوابید ، حتما تا الان قندان را پیدا کرده بود. با عشق ، مامان
۱۳۸۷ آبان ۵, یکشنبه
8روش مفيد برای جلوگيري از بي شوهري!!
در راستاي اينکه بحران بي شوهري در جامعه امروز بوجود آمده کليه خانمهاي محترم مي تونن از روش هاي زير استفاده کنن و البته مراقب باشن که سوءاستفاده نکنن .
۱. روش کوزه ايي : همان روش قرن هاي قديم که دختر کوزه به دوش به سمت رودخانه مي رفت پسر به کوزه مي خوره کوزه بشکست و بعد چنين گفته اند که : اگر با من نبودش هيچ ميلي چرا ظرف مرا بشکست ليلي نتيجه گيري : بحران ازدواج حال حاضر بخاطر لوله کشي شدن آبه .
۲. روش عرفاني : چهل شبانه روز جلوي خونه رو آب و جارو ميکني و ده تا شمع روشن ميکني شکلات بين مردم تقسيم ميکني تا مرد آرزوهات بياد. نتيجه گيري : در صورت کمبود شمع ميتونين فانوس هم روشن کنين .
۳. روش سوسکي : بخاطر ترس از يه سوسک که حتي ميتوني خودت اون رو تو خونه يا کوچه کار بزاري همچين محکم ميپري تو بغلش و بهش مي چسبي که هيچ جور نتونه تو رو از خودش جدا کنه . نتيجه گيري : با تشکر از کليه سوسک هاي محترم مقيم مرکز و حومه .
۴. روش تيپ : انواع تيپ هاي مختلف روي خودت پياده ميکني بيست و دو کيلو لوازم آرايش روي خودت خالي ميکني و سعي ميکني تا آنجا که ممکن است لباس ها مورد توجه باشند طوري که هرکس که تو خيابونه مجبور بشه حتما يک بار شما را نگاه کنه بعد گوشه خيابون مي ايستي تا شوهر مناسب سوارت کنه . نتيجه گيري : خطر احتمال از بين رفتن آبروي چندين و چند ساله تان وجود دارد
اما چون به خاطر ازدواج است مسئله نيست اين دفعه !
۵. روش خر خوني : تو کلاس و مدرسه و دانشگاه نمره بيست کلاس ميشي بلاخره تو کل سال هاي مدرسه يه خر خون ديگه پيدا ميشه که بياد سراغت و باعث بشه که نترشي . نتيجه گيري : اگه شوهر پيدا نشد تا مقطع دکترا ادامه بدين و بعد ترک تحصيل کنين.
۶.روش مايه داري : با دوستان توي انواع پارتي هاي شبانه و پيست هاي اسکي و باشگاه هاي بيليارد و بولينگ هر کوفت و زهر مار ديگري که ميتوني شرکت ميکني و حواست فقط به يه شوهر مناسب هست تا چيز هاي ديگه . نتيجه گيري : سعي کنين هميشه چند ميليون در کيف خود داشته باشين.
7. روش فاميلي : يه کاغذ بر ميداري و اسم تمام پسرهاي فاميل از سن پنج تا پنجاه ساله رو که ازدواج نکردنن رو روش مي نويسي بعد شروع به بررسي و تفکيک ميکني و اونهايي که شرايط را دارن رو انتخاب ميکني و يه برنامه ريزي براي عمليات تاکتيکي که بلاخره يه کدوم رو خفت کني . نتيجه گيري : مي تونين روي يه بچه پنج ساله براي بيست سال آينده برنامه بريزين.
8. روش نامردي : جلوي يکي از اين ماشين هاي پليس يه دفعه مي پري پسره رو ميگيري تو بغلت و دستت رو ميکني تو دستش و ازش... (سانسور ) ميگيري تا بعد از تعهد توي کلانتري مجبور بشه که باهات ازدواج کنه . البته اين روش براي اونهايي است که از کليه روش هاي بالا نا اميد شده اند .
۱. روش کوزه ايي : همان روش قرن هاي قديم که دختر کوزه به دوش به سمت رودخانه مي رفت پسر به کوزه مي خوره کوزه بشکست و بعد چنين گفته اند که : اگر با من نبودش هيچ ميلي چرا ظرف مرا بشکست ليلي نتيجه گيري : بحران ازدواج حال حاضر بخاطر لوله کشي شدن آبه .
۲. روش عرفاني : چهل شبانه روز جلوي خونه رو آب و جارو ميکني و ده تا شمع روشن ميکني شکلات بين مردم تقسيم ميکني تا مرد آرزوهات بياد. نتيجه گيري : در صورت کمبود شمع ميتونين فانوس هم روشن کنين .
۳. روش سوسکي : بخاطر ترس از يه سوسک که حتي ميتوني خودت اون رو تو خونه يا کوچه کار بزاري همچين محکم ميپري تو بغلش و بهش مي چسبي که هيچ جور نتونه تو رو از خودش جدا کنه . نتيجه گيري : با تشکر از کليه سوسک هاي محترم مقيم مرکز و حومه .
۴. روش تيپ : انواع تيپ هاي مختلف روي خودت پياده ميکني بيست و دو کيلو لوازم آرايش روي خودت خالي ميکني و سعي ميکني تا آنجا که ممکن است لباس ها مورد توجه باشند طوري که هرکس که تو خيابونه مجبور بشه حتما يک بار شما را نگاه کنه بعد گوشه خيابون مي ايستي تا شوهر مناسب سوارت کنه . نتيجه گيري : خطر احتمال از بين رفتن آبروي چندين و چند ساله تان وجود دارد
اما چون به خاطر ازدواج است مسئله نيست اين دفعه !
۵. روش خر خوني : تو کلاس و مدرسه و دانشگاه نمره بيست کلاس ميشي بلاخره تو کل سال هاي مدرسه يه خر خون ديگه پيدا ميشه که بياد سراغت و باعث بشه که نترشي . نتيجه گيري : اگه شوهر پيدا نشد تا مقطع دکترا ادامه بدين و بعد ترک تحصيل کنين.
۶.روش مايه داري : با دوستان توي انواع پارتي هاي شبانه و پيست هاي اسکي و باشگاه هاي بيليارد و بولينگ هر کوفت و زهر مار ديگري که ميتوني شرکت ميکني و حواست فقط به يه شوهر مناسب هست تا چيز هاي ديگه . نتيجه گيري : سعي کنين هميشه چند ميليون در کيف خود داشته باشين.
7. روش فاميلي : يه کاغذ بر ميداري و اسم تمام پسرهاي فاميل از سن پنج تا پنجاه ساله رو که ازدواج نکردنن رو روش مي نويسي بعد شروع به بررسي و تفکيک ميکني و اونهايي که شرايط را دارن رو انتخاب ميکني و يه برنامه ريزي براي عمليات تاکتيکي که بلاخره يه کدوم رو خفت کني . نتيجه گيري : مي تونين روي يه بچه پنج ساله براي بيست سال آينده برنامه بريزين.
8. روش نامردي : جلوي يکي از اين ماشين هاي پليس يه دفعه مي پري پسره رو ميگيري تو بغلت و دستت رو ميکني تو دستش و ازش... (سانسور ) ميگيري تا بعد از تعهد توي کلانتري مجبور بشه که باهات ازدواج کنه . البته اين روش براي اونهايي است که از کليه روش هاي بالا نا اميد شده اند .
۱۳۸۷ مهر ۳۰, سهشنبه
طوطی و کتاب دعا
یک خانم برای طرح مشکلش به کلیسا رفت . او با کشیش ملاقات کرد و برایش گفت: من دو طوطی ماده دارم که فوق العاده زیبا هستند. اما متاسفانه فقط یک جمله بلدند که بگویند «ما دو تا فاحشه هستیم. میای با هم خوش بگذرونیم؟». این موضوع برای من واقعا دردسر شده و آبروی من را به خطرا انداخته. از شما کمک میخواهم. من را راهنمایی کنم که چگونه آنها را اصلاح کنم؟ کشیش که از حرفهای خانم خیلی جا خورده بود گفت: این واقعاً جای تاسف دارد که طوطی های شما چنین عبارتی را بلدند... من یک جفت طوطی نر در کلیسا دارم . آنها خیلی خوب حرف میزنند و اغلب اوقات دعا میخوانند. به شما توصیه میکنم طوطیهایتان را مدتی به من بسپارید. شاید در مجاورت طوطی های من آنها به جای آن عبارت وحشتناک یاد بگیرند کمی دعا بخوانند . خانم که از این پیشنهاد خیلی خوشحال شده بود با کمال میل پذیرفت. فردای آن روز خانم با قفس طوطی های خود به کلیسا رفت و به اطاق پشتی نزد کشیش رفت. کشیش در قفس طوطی هایش را باز کرد و خانم طوطی های ماده را داخل قفس کشیش انداخت . یکی از طوطی های ماده گفت: ما دو تا فاحشه هستیم. میای با هم خوش بگذرونیم؟ طوطی های نر نگاهی به همدیگر انداختند. سپس یکی به دیگری گفت: اون کتاب دعا رو بذار کنار. دعاهامون مستجاب شد !اقتباس از http://www.goodreader.com/
فرهنگ لغت 2008
ادب : یعنی كمك به یك خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به كمك احتیاج نداشته باشد.
ازدواج : قمار زندگی است و در قمار معمولا برد با كسی است كه بیشتر تقلب كند.
الكل : مایه گرانبهایی كه همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را.
اوراقچی : تنها موجودی كه زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند.
ایده آل : شوهری كه بتواند با زنش بهمان دقت و ملایمتی كه در مورد اتومبیل تازه اش دارد رفتار كند .
زوج ایده آل : شوهر كر و زن لال .
بوسه : تصادفی كه فقط یك سیلی به آدم ضرر می زند .
بیست سالگی : دورانی كه پسر ها دنبال معشوقه می گردند دختر ها دنبال شوهر .
چشم : عضویكه چشم چرانها با آن ارتزاق می كنند.
خسیس : كسی كه وقتی خانه اش آتش می گیرد برای اینكه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشانی بدود.
خوش بین : مردی كه تصور كند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی كند گوشی را خواهد گذاشت .
دست : عضوی كه در سینما نزد صاحبش بند نمی شود .
دوران تجرد : دورانی كه معمولا برای مردها بعد از ازدواج شروع می شود.
رفیق : كسی كه همیشه به شما مقروض است .
سوءظن : سعی در دانستن چیزیكه بعدا" انسان آرزو می كند ای كاش آنرا نمی دانست .
سینما : جایی كه پشت سر شما حرف می زنند.
عشق : دردسری كه برای فراموش كردن آن باید عشق تازه تری پیدا كرد .
سرخ پوست : مرد خوشبختی كه وقتی زنش اورا می بوسد صورتش ماتیكی نمی شود.
سنجاق قفلی : تنها قفلی كه بدون كلید باز می شود .
مرد مجرد : كسی كه هنوز عیوبی دارد كه خود نمی داند.
معجزه : دختر خانمی كه زنگ آخر جیم شود و به سینما نرود.
موش : خانم هایی كه نصفه شب به جیب شوهر هایشان شبیخون می زنند.
هالو : شوهری كه دستكش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد.
۱۳۸۷ مهر ۲۹, دوشنبه
من كيستم ؟؟؟؟؟
من« دوشيزه مکرمه» هستم، وقتي زن ها روي سرم قند مي سابند و همزمان قند توي دلم آب مي شود.
من «مرحومه مغفوره» هستم، وقتي زير يک سنگ سياه گرانيت قشنگ خوابيده ام و احتمالاً هيچ خوابي نمي بينم.
من «والده مکرمه» هستم، وقتي اعضاي هيات مديره شرکت پسرم براي خودشيريني 20 آگهي تسليت در 20 روزنامه معتبر چاپ مي کنند..
من «همسري مهربان و مادري فداکار» هستم، وقتي شوهرم براي اثبات وفاداري اش- البته تا چهلم- آگهي وفات مرا در صفحه اول پرتيراژترين روزنامه شهر به چاپ مي رساند.
من «زوجه» هستم، وقتي شوهرم پس از چهار سال و دو ماه و سه روز به حکم قاضي دادگاه خانواده قبول مي کند به من و دختر شش ساله ام ماهيانه فقط بيست و پنج هزار تومان ، بدهد.
من «سرپرست خانوار» هستم، وقتي شوهرم چهار سال پيش با کاميون قراضه اش از گردنه حيران رد نشد و براي هميشه در ته دره خوابيد.
من «خوشگله» هستم، وقتي پسرهاي جوان محله زير تير چراغ برق وقت شان را بيهوده مي گذرانند.
من «مجيد» هستم، وقتي در ايستگاه چراغ برق، اتوبوس خط واحد مي ايستد و شوهرم مرا از پياده رو مقابل صدا مي زند.
من «ضعيفه» هستم، وقتي ريش سفيدهاي فاميل مي خواهند از برادر بزرگم حق ارثم را بگيرند.
من «بي بي» هستم، وقتي تبديل به يک شيء آرکائيک مي شوم و نوه و نتيجه هايم تيک تيک از من عکس مي گيرند.
من «مامي» هستم، وقتي دختر نوجوانم در جشن تولد دوستش دروغ پردازي مي کند.
من «مادر» هستم، وقتي مورد شماتت همسرم قرار مي گيرم چون آن روز به يک مهماني زنانه رفته بودم و غذاي بچه ها را درست نکرده بودم.
من «زنيکه» هستم، وقتي مرد همسايه، تذکرم را در خصوص درست گذاشتن ماشينش در پارکينگ مي شنود.
من «ماماني» هستم، وقتي بچه هايم خرم مي کنند تا خلاف هايشان را به پدرشان نگويم.
من «ننه» هستم، وقتي شليته مي پوشم و چارقدم را با سنجاق زير گلويم محکم مي کنم و نوه ام خجالت مي کشد به دوستانش بگويد من مادربزرگش هستم... به آنها مي گويد من خدمتکار پير مادرش هستم.
من «يک کدبانوي تمام عيار» هستم، وقتي شوهرم آروغ هاي بودار مي زند و کمربندش را روي شکم برآمده اش جابه جا مي کند.
من «بانو» هستم، وقتي از مرز پنجاه سالگي گذشته ام و هيچ مردي دلش نمي خواهد وقتش را با من تلف بکند.
من در ماه اول عروسي ام؛ «خانم کوچولو، عروسک، ملوسک، خانمي، عزيزم، عشق من، پيشي، قشنگم، عسلم، ويتامين و...» هستم.
من در فريادهاي شبانه شوهرم، وقتي دير به خانه مي آيد، چند تار موي زنانه روي يقه کتش است و دهانش بوي سگ مرده مي دهد، «سليطه» هستم.
من در ادبيات ديرپاي اين کهن بوم ؛ «دليله محتاله، نفس محيله مکاره، مار، ابليس، شجره مثمره، اثيري، لکاته و...» هستم.
دامادم به من «وروره جادو» مي گويد.
حاج آقا مرا «والده» آقا مصطفي صدا مي زند.
من «مادر فولادزره» هستم، وقتي بر سر حقوقم با اين و آن مي جنگم.
مادرم مرا به خان روستا «کنيز» شما معرفي مي کند.
من کیستم؟ ......
من« دوشيزه مکرمه» هستم، وقتي زن ها روي سرم قند مي سابند و همزمان قند توي دلم آب مي شود.
من «مرحومه مغفوره» هستم، وقتي زير يک سنگ سياه گرانيت قشنگ خوابيده ام و احتمالاً هيچ خوابي نمي بينم.
من «والده مکرمه» هستم، وقتي اعضاي هيات مديره شرکت پسرم براي خودشيريني 20 آگهي تسليت در 20 روزنامه معتبر چاپ مي کنند..
من «همسري مهربان و مادري فداکار» هستم، وقتي شوهرم براي اثبات وفاداري اش- البته تا چهلم- آگهي وفات مرا در صفحه اول پرتيراژترين روزنامه شهر به چاپ مي رساند.
من «زوجه» هستم، وقتي شوهرم پس از چهار سال و دو ماه و سه روز به حکم قاضي دادگاه خانواده قبول مي کند به من و دختر شش ساله ام ماهيانه فقط بيست و پنج هزار تومان ، بدهد.
من «سرپرست خانوار» هستم، وقتي شوهرم چهار سال پيش با کاميون قراضه اش از گردنه حيران رد نشد و براي هميشه در ته دره خوابيد.
من «خوشگله» هستم، وقتي پسرهاي جوان محله زير تير چراغ برق وقت شان را بيهوده مي گذرانند.
من «مجيد» هستم، وقتي در ايستگاه چراغ برق، اتوبوس خط واحد مي ايستد و شوهرم مرا از پياده رو مقابل صدا مي زند.
من «ضعيفه» هستم، وقتي ريش سفيدهاي فاميل مي خواهند از برادر بزرگم حق ارثم را بگيرند.
من «بي بي» هستم، وقتي تبديل به يک شيء آرکائيک مي شوم و نوه و نتيجه هايم تيک تيک از من عکس مي گيرند.
من «مامي» هستم، وقتي دختر نوجوانم در جشن تولد دوستش دروغ پردازي مي کند.
من «مادر» هستم، وقتي مورد شماتت همسرم قرار مي گيرم چون آن روز به يک مهماني زنانه رفته بودم و غذاي بچه ها را درست نکرده بودم.
من «زنيکه» هستم، وقتي مرد همسايه، تذکرم را در خصوص درست گذاشتن ماشينش در پارکينگ مي شنود.
من «ماماني» هستم، وقتي بچه هايم خرم مي کنند تا خلاف هايشان را به پدرشان نگويم.
من «ننه» هستم، وقتي شليته مي پوشم و چارقدم را با سنجاق زير گلويم محکم مي کنم و نوه ام خجالت مي کشد به دوستانش بگويد من مادربزرگش هستم... به آنها مي گويد من خدمتکار پير مادرش هستم.
من «يک کدبانوي تمام عيار» هستم، وقتي شوهرم آروغ هاي بودار مي زند و کمربندش را روي شکم برآمده اش جابه جا مي کند.
من «بانو» هستم، وقتي از مرز پنجاه سالگي گذشته ام و هيچ مردي دلش نمي خواهد وقتش را با من تلف بکند.
من در ماه اول عروسي ام؛ «خانم کوچولو، عروسک، ملوسک، خانمي، عزيزم، عشق من، پيشي، قشنگم، عسلم، ويتامين و...» هستم.
من در فريادهاي شبانه شوهرم، وقتي دير به خانه مي آيد، چند تار موي زنانه روي يقه کتش است و دهانش بوي سگ مرده مي دهد، «سليطه» هستم.
من در ادبيات ديرپاي اين کهن بوم ؛ «دليله محتاله، نفس محيله مکاره، مار، ابليس، شجره مثمره، اثيري، لکاته و...» هستم.
دامادم به من «وروره جادو» مي گويد.
حاج آقا مرا «والده» آقا مصطفي صدا مي زند.
من «مادر فولادزره» هستم، وقتي بر سر حقوقم با اين و آن مي جنگم.
مادرم مرا به خان روستا «کنيز» شما معرفي مي کند.
من کیستم؟ ......
۱۳۸۷ مهر ۲۲, دوشنبه
۱۳۸۷ مهر ۷, یکشنبه
حسرت
دختران روستا به شهر فکر مي کنند و دختران شهر در آرزوي روستا مي ميرند.
مردان کوچک به آسايش مردان بزرگ مي انديشند و
مردان بزرگ در حسرت آرامش مردان کوچک مي ميرند.
.پروردگارا کدامين پل در کجاي جهان شکسته است که هيچکس به خانه اش نمي رسد؟
مردان کوچک به آسايش مردان بزرگ مي انديشند و
مردان بزرگ در حسرت آرامش مردان کوچک مي ميرند.
.پروردگارا کدامين پل در کجاي جهان شکسته است که هيچکس به خانه اش نمي رسد؟
۱۳۸۷ شهریور ۲۹, جمعه
مجازات زندان برای یک خر
درقاهره یک خر به جرم دزدیدن یک ذرت به یک روز حبس محکوم شد.
مجرم در موقع ارتکاب به جرم در حالی که جنس دزدی را در پوزهً خود داشت دستگیر شد.
خر متهم ذرت را از زمین زراعی که متعلق به یک مرکز تحقیقاتی میباشد دزدیده است.
صاحب خر که خود را به محل جرم رسانده بود میبایست مبلغی حدود 6 یورو پرداخت میکرد ولی محکومیت حبس نگرفت.
نقل از AFP پنجشنبه 18.09.2008
مجرم در موقع ارتکاب به جرم در حالی که جنس دزدی را در پوزهً خود داشت دستگیر شد.
خر متهم ذرت را از زمین زراعی که متعلق به یک مرکز تحقیقاتی میباشد دزدیده است.
صاحب خر که خود را به محل جرم رسانده بود میبایست مبلغی حدود 6 یورو پرداخت میکرد ولی محکومیت حبس نگرفت.
نقل از AFP پنجشنبه 18.09.2008
۱۳۸۷ شهریور ۲۶, سهشنبه
اینم از ادمها !
دلم گرفته از ادمهایی که میگن دوست دارم
اما معنی شو نمیدونن
از ادمهایی که میخوان مال اونا باشی اما
خودشون مال تو نیستن
از اونایی که زیر بارون برات میمیرن
و وقتی افتاب میشه همه چیز یادشون میره............
اما معنی شو نمیدونن
از ادمهایی که میخوان مال اونا باشی اما
خودشون مال تو نیستن
از اونایی که زیر بارون برات میمیرن
و وقتی افتاب میشه همه چیز یادشون میره............
تنهایی
به عشق گفتم تا تو را دارم دیگر تنها نیستم ,,,,, مرا تنها گذاشت و رفت........
به احساس گفتم تا تو را دارم دیگر تنها تیستم ,,,,, مرا تنها گذاشت و رفت.........
به وفا گفتم تا ترا دارم دیگر تنها نیستم ,,,,, مرا تنها گداشت و رفت........
ولی وقتی به تنهایی گفتم تا ترا دارم تنها نیستم ,,,,, ماند و همدم و مونسم شد....
به احساس گفتم تا تو را دارم دیگر تنها تیستم ,,,,, مرا تنها گذاشت و رفت.........
به وفا گفتم تا ترا دارم دیگر تنها نیستم ,,,,, مرا تنها گداشت و رفت........
ولی وقتی به تنهایی گفتم تا ترا دارم تنها نیستم ,,,,, ماند و همدم و مونسم شد....
۱۳۸۷ شهریور ۹, شنبه
معجزه رنگها
دانستن نکات زیر درباره استفاده بهینه از رنگها خالی از فایده نخواهد بود...
برای لاغر شدن ، از بشقاب و رومیزی آبی رنگ استفاده کنید. رنگ آبی اشتها را کم میکند
اگر مضطرب هستید و فشار عصبی طاقت شما را بریده است، از رنگ سبز استفاده کنید. رنگ سبز آرامبخش است و فشار خون را کاهش میدهد
اگر بیحال و حوصله هستید، رنگ نارنجی را انتخاب کنید، هنگام استحمام صبحگاهی از حوله و ابزار نارنجی استفاده کنید، رنگ نارنجی بیحالی شما را از بین میبرد
اگر از کم خونی رنج میبرید، میوههای قرمز رنگ مانند گیلاس ، توت فرنگی و گوشت قرمز مصرف کنید
افراد افسرده لباس زرد رنگ بپوشند. غذاهای زرد بخورند و رنگ زرد را اطراف خود بجویند. رنگ زرد سطح انرژی را بالا برده و مانع افسردگی میشود
اگر کم خواب هستید وسایل اتاق خواب را به رنگ بنفش درآورید یا از چراغ خواب به رنگ بنفش استفاده کنید. رنگ بنفش آرامش دهنده و خوابآور است
اگر مشکلی پیش روی شماست، از رنگ نیلی استفاده کنید، رنگ نیلی کمک میکند تا بهتر بیندیشید
دانستن نکات زیر درباره استفاده بهینه از رنگها خالی از فایده نخواهد بود...
برای لاغر شدن ، از بشقاب و رومیزی آبی رنگ استفاده کنید. رنگ آبی اشتها را کم میکند
اگر مضطرب هستید و فشار عصبی طاقت شما را بریده است، از رنگ سبز استفاده کنید. رنگ سبز آرامبخش است و فشار خون را کاهش میدهد
اگر بیحال و حوصله هستید، رنگ نارنجی را انتخاب کنید، هنگام استحمام صبحگاهی از حوله و ابزار نارنجی استفاده کنید، رنگ نارنجی بیحالی شما را از بین میبرد
اگر از کم خونی رنج میبرید، میوههای قرمز رنگ مانند گیلاس ، توت فرنگی و گوشت قرمز مصرف کنید
افراد افسرده لباس زرد رنگ بپوشند. غذاهای زرد بخورند و رنگ زرد را اطراف خود بجویند. رنگ زرد سطح انرژی را بالا برده و مانع افسردگی میشود
اگر کم خواب هستید وسایل اتاق خواب را به رنگ بنفش درآورید یا از چراغ خواب به رنگ بنفش استفاده کنید. رنگ بنفش آرامش دهنده و خوابآور است
اگر مشکلی پیش روی شماست، از رنگ نیلی استفاده کنید، رنگ نیلی کمک میکند تا بهتر بیندیشید
۱۳۸۷ شهریور ۴, دوشنبه
ارزوی سالگرد ازدواج
يه زوج ۶۰ ساله به مناسبت سي و پنجمين سالگرد ازدواجشون رفته بودند بيرون كه يه جشن كوچيك دو نفره بگيرن. وقتي توي پارك زير يه درخت نشسته بودند يهو يه فرشتهء كوچيك خوشگل جلوشون ظاهر شد و گفت: به خاطر اينكه شما هميشه يه زوج فوق العاده بودين و تمام مدت به همديگه وفادار بودين من براي هر كدوم از شما يه دونه آرزو برآورده ميكنم.زن از خوشحالي پريد بالا و گفت: اوه! چه عالي! من ميخوام همراه شوهرم به يه سفر دور دنيا بريم. فرشته چوب جادوييش رو تكون داد و پوف! دو تا بليط درجه اول براي بهترين تور مسافرتي دور دنيا توي دستهاي زن ظاهر شد!حالا نوبت شوهر بود كه آرزو كنه. مرد چند لحظه فكر كرد و گفت: خب… اين خيلي رمانتيكه. ولي چنين بخت و شانسي فقط يه بار توي زندگي آدم پيش مياد. بنابراين خيلي متأسفم عزيزم… آرزوي من اينه كه يه همسري داشته باشم كه ۳۰ سال از من كوچيكتر باشه . زن و فرشته جا خوردند و خيلي دلخور شدند. ولي آرزو آرزوئه و بايد برآورده بشه. فرشته چوب جادوييش رو تكون داد و پوف! مرد ۹۰ سالش شد!
نتيجهء اخلاقي: مردها ممكنه زرنگ و بدجنس باشند، ولي فرشته ها زن هستند!
يه زوج ۶۰ ساله به مناسبت سي و پنجمين سالگرد ازدواجشون رفته بودند بيرون كه يه جشن كوچيك دو نفره بگيرن. وقتي توي پارك زير يه درخت نشسته بودند يهو يه فرشتهء كوچيك خوشگل جلوشون ظاهر شد و گفت: به خاطر اينكه شما هميشه يه زوج فوق العاده بودين و تمام مدت به همديگه وفادار بودين من براي هر كدوم از شما يه دونه آرزو برآورده ميكنم.زن از خوشحالي پريد بالا و گفت: اوه! چه عالي! من ميخوام همراه شوهرم به يه سفر دور دنيا بريم. فرشته چوب جادوييش رو تكون داد و پوف! دو تا بليط درجه اول براي بهترين تور مسافرتي دور دنيا توي دستهاي زن ظاهر شد!حالا نوبت شوهر بود كه آرزو كنه. مرد چند لحظه فكر كرد و گفت: خب… اين خيلي رمانتيكه. ولي چنين بخت و شانسي فقط يه بار توي زندگي آدم پيش مياد. بنابراين خيلي متأسفم عزيزم… آرزوي من اينه كه يه همسري داشته باشم كه ۳۰ سال از من كوچيكتر باشه . زن و فرشته جا خوردند و خيلي دلخور شدند. ولي آرزو آرزوئه و بايد برآورده بشه. فرشته چوب جادوييش رو تكون داد و پوف! مرد ۹۰ سالش شد!
نتيجهء اخلاقي: مردها ممكنه زرنگ و بدجنس باشند، ولي فرشته ها زن هستند!
۱۳۸۷ شهریور ۲, شنبه
Vaghti khoda mikhast fasle baharo naghsh bebandeh,az safaye to vase range sabze arameshbakhshe sabzeha estefadeh kard.
baraye range asemon range cheshmaye toro bardasht, hamon range abii ke vaghti behesh negah mikoni be ye safar miri ,safari ke maghsadi nadareh faghat bayad rafto raft. Rahi ke khastegi nadareh.Peymonadesh mese parvaze.
khoda vase nasime khoshatre bahari az letafate moohat idee gereft.Letafati ke ba atri ke parakandeh mikone booye khoshe zendegio be armaghan miyareh.
Vase range golaye shaghayegh az ghalbet range eshgho dozdid.Che rangi behtar az range eshghi ke toye ghalbe to zadeh shodeh?
Vase taravat o shadabiye hameye inha ashkato bardasht ke mese baroone narmi mibareh ro pahnaye soratet vaghti az ehsaset harf mizani.
Areh vaghti bahar mishe in toi ke bazam miyai va in tane khastaro zendegi mibakhshi,va to ooje khiyal ba khodet mibari.
Ta baharo bahahrhaye degar.
baraye range asemon range cheshmaye toro bardasht, hamon range abii ke vaghti behesh negah mikoni be ye safar miri ,safari ke maghsadi nadareh faghat bayad rafto raft. Rahi ke khastegi nadareh.Peymonadesh mese parvaze.
khoda vase nasime khoshatre bahari az letafate moohat idee gereft.Letafati ke ba atri ke parakandeh mikone booye khoshe zendegio be armaghan miyareh.
Vase range golaye shaghayegh az ghalbet range eshgho dozdid.Che rangi behtar az range eshghi ke toye ghalbe to zadeh shodeh?
Vase taravat o shadabiye hameye inha ashkato bardasht ke mese baroone narmi mibareh ro pahnaye soratet vaghti az ehsaset harf mizani.
Areh vaghti bahar mishe in toi ke bazam miyai va in tane khastaro zendegi mibakhshi,va to ooje khiyal ba khodet mibari.
Ta baharo bahahrhaye degar.
۱۳۸۷ شهریور ۱, جمعه
۱۳۸۷ مرداد ۲۹, سهشنبه
Vay cheghadr inja sardo tarike .Chikar konam?Bayad yejoori khodamo nejat bedam .Hatman ye rahi hast ke betonam az zire inhame khak biroon biyam.Are ba dastam tonel mizanam .
Engar daram kam kam movafagh misham .Ye zareh dige ,belakhare residam be roye zamin .Ajab havaye khobi .Boye zendegi miyad .Mitonam amigh nafas bekesham .Che ehsase ghashangi,na tariki na tars na tanhai.Mitonam dastamo baz konam .
Mikham cheshmam baz konam vali mitarsam .Akh che tarsi ,bazeshon mikonam.Vayyyyyyyyy khorshid..Bavaram nemishe zendegi inghadr ziba bodo man nemidonestam .E in seda chiye? Chi man ye gole kocholoye sefidam .Cheghadr khoshhalam .
Salam dostan ,salam khorshid,salam zendegi.Parandeha bekhonid ,ahangeton zibast.
In nasimam lezatbakhshe. Che didaniye vaghti barghaye derakhta ba in nasim tekon mikhoram. Man khoshbakhtam ke shahede in hame zibai hastam.
In chi bod ? Chi,,, baroon gerefte ? Baroonam dost daram .Bebar ,,,,ghashangi,,,Naaaaa chera dari tondtar mishi? Man tahamole in fesharo nadaram .Sedamo nemishnavi?Vay baz tariko sard shod .
Ey khoda akhe chera ? Taze dashtam az zendegi lezat mibordam .Mesle inke ghesmate manam ine ,karish nemishe kard .Eybi nadare arzeshesho dasht .Paham sost shod ,dige nemitonam .Dobare in zamine sardo tarik.
Charei nist .Khodahafez doyaye ziba .Harchand ke omre kotahi bod vali khoshhalam ke in lahazato dashtam va hes kardam .
Dige nemitonam cheshamo baz negah daram .......Bazam khobe ke baroon ghat shod .Vayyyyyyyy in chiye to asemon? Rangin kaman ,,,salam ,,,didanet arezom bod .Che saadati ke tonestam dar lahazate akhar toro ham bebinam .
Hala ba rezayat donyaro tark mikonam .Be gholi :
Zendegi zibast ey zibe pasand
Zendeh andishan be zibai resand
Anghadar zibast in bibazgasht
Zendegi sakhte vali agar bekhahim mitonim zibaihasham bebinim .
Vaghti zibaiharo didi tahamole sakhtiha barat rahatar mishe
Engar daram kam kam movafagh misham .Ye zareh dige ,belakhare residam be roye zamin .Ajab havaye khobi .Boye zendegi miyad .Mitonam amigh nafas bekesham .Che ehsase ghashangi,na tariki na tars na tanhai.Mitonam dastamo baz konam .
Mikham cheshmam baz konam vali mitarsam .Akh che tarsi ,bazeshon mikonam.Vayyyyyyyyy khorshid..Bavaram nemishe zendegi inghadr ziba bodo man nemidonestam .E in seda chiye? Chi man ye gole kocholoye sefidam .Cheghadr khoshhalam .
Salam dostan ,salam khorshid,salam zendegi.Parandeha bekhonid ,ahangeton zibast.
In nasimam lezatbakhshe. Che didaniye vaghti barghaye derakhta ba in nasim tekon mikhoram. Man khoshbakhtam ke shahede in hame zibai hastam.
In chi bod ? Chi,,, baroon gerefte ? Baroonam dost daram .Bebar ,,,,ghashangi,,,Naaaaa chera dari tondtar mishi? Man tahamole in fesharo nadaram .Sedamo nemishnavi?Vay baz tariko sard shod .
Ey khoda akhe chera ? Taze dashtam az zendegi lezat mibordam .Mesle inke ghesmate manam ine ,karish nemishe kard .Eybi nadare arzeshesho dasht .Paham sost shod ,dige nemitonam .Dobare in zamine sardo tarik.
Charei nist .Khodahafez doyaye ziba .Harchand ke omre kotahi bod vali khoshhalam ke in lahazato dashtam va hes kardam .
Dige nemitonam cheshamo baz negah daram .......Bazam khobe ke baroon ghat shod .Vayyyyyyyy in chiye to asemon? Rangin kaman ,,,salam ,,,didanet arezom bod .Che saadati ke tonestam dar lahazate akhar toro ham bebinam .
Hala ba rezayat donyaro tark mikonam .Be gholi :
Zendegi zibast ey zibe pasand
Zendeh andishan be zibai resand
Anghadar zibast in bibazgasht
Kaz barayash mitavan az jan gozasht
Zendegi sakhte vali agar bekhahim mitonim zibaihasham bebinim .
Vaghti zibaiharo didi tahamole sakhtiha barat rahatar mishe
۱۳۸۷ مرداد ۲۷, یکشنبه
dastane yek sobhe Linee
az khab bidar shodam ,,,ya ehsas mikardam bidar shodam . joraate inke cheshmamo baz konam nadashtam .hey be khodam migoftam khab bod ya vagheiyat ?
vay chikar konam age vagheiyat bashe ,,,age hameye on lahazat va etefaghat, etefagh oftadeh bashe
?saramo ro balesham charkhondam ehsas kardam ke tamame balesham khise.Ey vay pas vagheiyat dasht hameye jaryanha etefagh oftadeh bod.to saram barghi zad.mese inke dare seloliro ke moshkelatamo toshon habs kardeh
bodam yeki baz kard .hame chi yadam omad na to khab gerye nakardeh bodam ,to bidari bod. vay bar man hame chi az dastam rafte bod .khastam az jam boland sham tanam sangini mikard .tavane inke jesme khastamo az ro takht bolan konam nadashtam .ba ye tekon saramo ke zire pato ghayam kardeh bodam dar avordam .bale khorshid khanom ba kamale veghahat dasht miderakhshid va be in rooze siyahe man mikhandid.
be khodam goftam :che bekhayo che nakhay shabo rooz tekrar mishe va zendegi migzareh ,ba didane khorshid be yade sheere shahryar oftadam ke migoft:
aftaba to ke ba zivaro zar miyai
khak bar sar ze aroosi to magar miyai
khabare fatho zafar ya ke sar avardi baz
ke chenin khoramo khandan be nazar miyai
dosh goftam ke khoda kardeh ze pay oftadi
baz mibinamat aknoon ke be sar miyai
be khodam niroo dadam ,shonehaye khamidamo saf kardamo goftam
in niz bogzarad
vay chikar konam age vagheiyat bashe ,,,age hameye on lahazat va etefaghat, etefagh oftadeh bashe
?saramo ro balesham charkhondam ehsas kardam ke tamame balesham khise.Ey vay pas vagheiyat dasht hameye jaryanha etefagh oftadeh bod.to saram barghi zad.mese inke dare seloliro ke moshkelatamo toshon habs kardeh
bodam yeki baz kard .hame chi yadam omad na to khab gerye nakardeh bodam ,to bidari bod. vay bar man hame chi az dastam rafte bod .khastam az jam boland sham tanam sangini mikard .tavane inke jesme khastamo az ro takht bolan konam nadashtam .ba ye tekon saramo ke zire pato ghayam kardeh bodam dar avordam .bale khorshid khanom ba kamale veghahat dasht miderakhshid va be in rooze siyahe man mikhandid.
be khodam goftam :che bekhayo che nakhay shabo rooz tekrar mishe va zendegi migzareh ,ba didane khorshid be yade sheere shahryar oftadam ke migoft:
aftaba to ke ba zivaro zar miyai
khak bar sar ze aroosi to magar miyai
khabare fatho zafar ya ke sar avardi baz
ke chenin khoramo khandan be nazar miyai
dosh goftam ke khoda kardeh ze pay oftadi
baz mibinamat aknoon ke be sar miyai
be khodam niroo dadam ,shonehaye khamidamo saf kardamo goftam
in niz bogzarad
۱۳۸۷ مرداد ۲۲, سهشنبه
۱۳۸۷ مرداد ۵, شنبه
دانستني هايي در مورد قرص برنج
متاسفانه در سال هاي اخير نوجوانان و جوانان اقدام به مصرف روانگردان مي كنند شواهد نشان میدهد که در ایران مصرف اين مواد رشد بسيار سريعي داشته است. شايع ترين اين مواد از خانواده آمفتامين ها هستند .
با تمام عوارضی بدی که آمفتامين ها دارند ولی مرگ اور نیستند مگر به مقدار خیلی زیاد مصرف شوند ولیکن متاسفانه به تازگی مصرف قرص برنج در ایران بالا رفته که اصلا روانگردان و یا نشاط اور نیست بلکه کاملایک سم است.ومتاسفانه جوانان ندانسته ویا برای خودکشی از ان استفاده می کنند. طبق تحقیقاتی که در سال های 2005 تا 2007 (طی دو سال )در دانشگاه شهید بهشتی تهران شده استفاده از این قرص در سال دوم دو برابر و مرگ بر اثر قرص برنج سه برابر شده است.
خصوصيات قرص برنج : قرص 3 گرمي , بوي سير يا ماهي گنديده مي دهد . جذب خوراكي و استنشامي بالا , فاقد جذب پوستي قرص برنج تركيب خطرناكي از فسفيدهاست (فسفيد آلومينيوم) كه جهت جلوگيري از آفت زدگي برنج انبار شده , مصرف مي گردد . فسفيدها همچنين جهت دفع آفات ساير غلات انبار شده و جلوگيري از كپك زدگي و جونده كش و غير نيز مصرف مي گردد . با تماس اين ماده با رطوبت با اسيد , گاز خطرناك فسفين آزاد مي گردد كه علت اصلي توكسيسيتي اين ماده است و هر چه اين تركيبات تازه تر باشد گاز بيشتري آزاد كرده و خطر ناك تر هستند .مكانيزم اثر هنوز مشخص نیست ولی مكانيزم احتمالي اثر بلوك سيتوكروم اكسيداز Cytochrome c oxidase و مهار فسفوريلاسيون اكسيداتيو و در نتيجه مرگ سلولي است . بنابراين دستگاههايي كه به مقدار اكسيژن بيشتري نيازدارند نسبت به اين سم حساس تر و آسيب پذير تر باشند اين ارگانها عبارتند از :مغز , قلب و كبد و كليه. عوارض ناشي از مصرف قرص برنج: تهوع , درد معده وسینه, استفراغ , اسهال , تنگي نفس , احساس سرما , عطش , سر درد , تشنج و كما مي باشد مرگ بعد از 4 روز يا حداكثر 2 هفته با نارسايي قلبي حادث مي گردد . درمان : در صورت هوشياري و در صورت مصرف خوراكي , با ايجاد تهوع و بعد از آن شستشوي معده Gastric lavage تجويز ذغال فعال activated charcoal , اقدامات حمايتي و نگهدارنده كه بر اساس شرايط بيمار متفاوت است . و سولفات منيريم وريدي مي باشد .
متاسفانه در سال هاي اخير نوجوانان و جوانان اقدام به مصرف روانگردان مي كنند شواهد نشان میدهد که در ایران مصرف اين مواد رشد بسيار سريعي داشته است. شايع ترين اين مواد از خانواده آمفتامين ها هستند .
با تمام عوارضی بدی که آمفتامين ها دارند ولی مرگ اور نیستند مگر به مقدار خیلی زیاد مصرف شوند ولیکن متاسفانه به تازگی مصرف قرص برنج در ایران بالا رفته که اصلا روانگردان و یا نشاط اور نیست بلکه کاملایک سم است.ومتاسفانه جوانان ندانسته ویا برای خودکشی از ان استفاده می کنند. طبق تحقیقاتی که در سال های 2005 تا 2007 (طی دو سال )در دانشگاه شهید بهشتی تهران شده استفاده از این قرص در سال دوم دو برابر و مرگ بر اثر قرص برنج سه برابر شده است.
خصوصيات قرص برنج : قرص 3 گرمي , بوي سير يا ماهي گنديده مي دهد . جذب خوراكي و استنشامي بالا , فاقد جذب پوستي قرص برنج تركيب خطرناكي از فسفيدهاست (فسفيد آلومينيوم) كه جهت جلوگيري از آفت زدگي برنج انبار شده , مصرف مي گردد . فسفيدها همچنين جهت دفع آفات ساير غلات انبار شده و جلوگيري از كپك زدگي و جونده كش و غير نيز مصرف مي گردد . با تماس اين ماده با رطوبت با اسيد , گاز خطرناك فسفين آزاد مي گردد كه علت اصلي توكسيسيتي اين ماده است و هر چه اين تركيبات تازه تر باشد گاز بيشتري آزاد كرده و خطر ناك تر هستند .مكانيزم اثر هنوز مشخص نیست ولی مكانيزم احتمالي اثر بلوك سيتوكروم اكسيداز Cytochrome c oxidase و مهار فسفوريلاسيون اكسيداتيو و در نتيجه مرگ سلولي است . بنابراين دستگاههايي كه به مقدار اكسيژن بيشتري نيازدارند نسبت به اين سم حساس تر و آسيب پذير تر باشند اين ارگانها عبارتند از :مغز , قلب و كبد و كليه. عوارض ناشي از مصرف قرص برنج: تهوع , درد معده وسینه, استفراغ , اسهال , تنگي نفس , احساس سرما , عطش , سر درد , تشنج و كما مي باشد مرگ بعد از 4 روز يا حداكثر 2 هفته با نارسايي قلبي حادث مي گردد . درمان : در صورت هوشياري و در صورت مصرف خوراكي , با ايجاد تهوع و بعد از آن شستشوي معده Gastric lavage تجويز ذغال فعال activated charcoal , اقدامات حمايتي و نگهدارنده كه بر اساس شرايط بيمار متفاوت است . و سولفات منيريم وريدي مي باشد .
۱۳۸۷ مرداد ۴, جمعه
با تشکر از یاسی که این لینک رو فرستاد
سيمين ميگويد: «من يك پرستار دستيار طبيب هستم. در سانفرانسيسكو زندگي ميكنم و به هر كجا كه بخواهند ميروم.» او امروز دانشجوي فوق ليسانس رشتۀ طراحي بهداشتي در مركز پزشكي دانشگاه كاليفرنيا در سانفرانسيسكو (U.C.S.F) يكي از معروفترين مراكز پزشكي آمريكاست. معرفت كه حالا سي و سه سال دارد ميگويد من هر سه ماه يك بار دلم ميخواهد خانه و كارم را در سانفرانسيسكو ترك كنم و براي يك ماه يا شش ماه بار سفر ببندم
مجله آمریکایی تایم، نام سارا خوش جمال فکری نماینده ایران در مسابقات تکواندو زنان در المپیک پکن را در جمع ورزشکاران برتر از دید این نشریه منتشر کرد.
این هفته نامه که در فهرستی نام 100 ورزشکار برگزیده خود را تحت عنوان "ورزشکاران المپیکی که باید آنها را زیر نظر داشت" اعلام کرده، سارا خوش جمال را در مکان بیست و دوم قرار داده است.
تایم بر این مسئله تاکید کرده است که سارا خوش جمال اولین زن ایرانی است که سهمیه حضور در رقابتهای المپیک را کسب کرده است، هرچند نام او در میان ورزشکاران آسیایی حاضر در این فهرست، پس از پنج ورزشکار از کشور چین قرار دارد.
این هفته نامه که در فهرستی نام 100 ورزشکار برگزیده خود را تحت عنوان "ورزشکاران المپیکی که باید آنها را زیر نظر داشت" اعلام کرده، سارا خوش جمال را در مکان بیست و دوم قرار داده است.
تایم بر این مسئله تاکید کرده است که سارا خوش جمال اولین زن ایرانی است که سهمیه حضور در رقابتهای المپیک را کسب کرده است، هرچند نام او در میان ورزشکاران آسیایی حاضر در این فهرست، پس از پنج ورزشکار از کشور چین قرار دارد.
۱۳۸۷ مرداد ۳, پنجشنبه
۱۳۸۷ تیر ۳۰, یکشنبه
اهل کاشانم روزگارم بد نیست تکه نانی دارم خرده هوشی سر سوزن شوقی مادری دارم بهتراز برگ درخت دوستانی بهتر از آب روان و خدایی که دراین نزدیکی است لای این شب بوها پای آن کاج بلند روی آگاهی آب روی قانون گیاه من مسلمانم قبله ام یک گل سرخ جانمازم چشمه مهرم نور دشت سجاده من من وضو با تپش پنجره ها می گیرم در نمازم جریان دارد ماه جریان دارد طیف سنگ از پشت نمازم پیداست همه ذرات نمازم متبلور شده است من نمازم را وقتی می خوانم که اذانش را باد گفته باشد سر گلدسته سرو من نمازم را پی تکبیره الاحرام
دالاس ایران را شکست داد
تیم ملی بسکتبال ایران در اولین دیدار رسمی خود در ایالات متحده آمریکا مقابل جمعی از بازیکنان جوان باشگاه دالاس ماوریکز با نتیجه 79-62 شکست خورد
بنا به گزارشی علمی در آمریکا، دانشمندان برای اولین بار توانسته اند با استفاده از سلول های انسان در بدن موش رگ های خونی درست کنند.
آنها گفته اند که این موفقیت ممکن است نهایتا به بیمارانی کمک کند که سکته قلبی دشته اند.
در این آزمایش آمیخته ای از سلول های "پروجنیتور" (progenitor)، گرفته شده از خون و مغز استخوان، برای ساختن جداره رگ و سلول های اطراف آن استفاده شده است.
یک کارشناس بریتانیایی گفت که این تحقیق، که در دانشگاه هاروارد صورت گرفته، "امیدوار کننده" است و ممکن است سرانجام به ساختن اندام های بدن انسان در آزمایشگاه که قابل پیوند موفقیت آمیز به بیماران هستند، بیانجامد.
توانایی ساختن شبکه جدیدی از مویرگ ها پیروزی بزرگی برای محققان به شمار می رود.
در دنیای پزشکی چنین توانایی دهها کاربرد دارد از جمله در درمان بیماری هایی که بخشی از بافت خون رسان بدن، مثل عضله قلب پس از حمله قلبی، آسیب دیده باشد.
در آخرین تحقیق در این زمینه، که نتیجه آن در مجله "مطالعات درباره جریان خون" چاپ شده است، از دو نوع سلول "پروجنیتور" که مانند سلول پایه توانایی دارند، سلول های دیگری را بسازند، استفاده شده است.
در این تحقیق، سلولهای پروجنیتور "اندوتلیال" (endothelial)، قادرند سلول های تشکیل دهنده جدار رگ را بسازند و سلولهای پروجنیتور "مسنکیمال" (meenchymal)، می توانند سلولهای همجوار جداره رگ را، که به استحکام رگ کمک می کنند، بسازد.
این سولهای پورجنیتور را بر خلاف سلول های پایه که باید از جنین گرفته شوند - که به لحاظ اخلاقی باعث جنجال زیادی شده است - می توان از خون یا مغز استخوان یک فرد بزرگسال یا از بند ناف برداشت کرد.
در عرض هفت روز از شروع آزمایش، در بدن حیوان آزمایشگاهی شبکه ای از رگ های جدید تشکیل شد که مانند رگ های خونی دیگر انتقال خون را به بافت ها و اندام های او انجام داده اند.
دکتر جویس بیسکاف، که هدایت این تحقیق را بر عهده داشته است، گفت: "آنچه واقعا درباره تحقیق ما جالب توجه است این است که ما از سلول های انسان که از خون و مغز استخوان گرفته شده اند و نه با جدا کردن رگ های فعال، رگ و مویرگ جدید ساخته ایم."
آنها گفته اند که این موفقیت ممکن است نهایتا به بیمارانی کمک کند که سکته قلبی دشته اند.
در این آزمایش آمیخته ای از سلول های "پروجنیتور" (progenitor)، گرفته شده از خون و مغز استخوان، برای ساختن جداره رگ و سلول های اطراف آن استفاده شده است.
یک کارشناس بریتانیایی گفت که این تحقیق، که در دانشگاه هاروارد صورت گرفته، "امیدوار کننده" است و ممکن است سرانجام به ساختن اندام های بدن انسان در آزمایشگاه که قابل پیوند موفقیت آمیز به بیماران هستند، بیانجامد.
توانایی ساختن شبکه جدیدی از مویرگ ها پیروزی بزرگی برای محققان به شمار می رود.
در دنیای پزشکی چنین توانایی دهها کاربرد دارد از جمله در درمان بیماری هایی که بخشی از بافت خون رسان بدن، مثل عضله قلب پس از حمله قلبی، آسیب دیده باشد.
در آخرین تحقیق در این زمینه، که نتیجه آن در مجله "مطالعات درباره جریان خون" چاپ شده است، از دو نوع سلول "پروجنیتور" که مانند سلول پایه توانایی دارند، سلول های دیگری را بسازند، استفاده شده است.
در این تحقیق، سلولهای پروجنیتور "اندوتلیال" (endothelial)، قادرند سلول های تشکیل دهنده جدار رگ را بسازند و سلولهای پروجنیتور "مسنکیمال" (meenchymal)، می توانند سلولهای همجوار جداره رگ را، که به استحکام رگ کمک می کنند، بسازد.
این سولهای پورجنیتور را بر خلاف سلول های پایه که باید از جنین گرفته شوند - که به لحاظ اخلاقی باعث جنجال زیادی شده است - می توان از خون یا مغز استخوان یک فرد بزرگسال یا از بند ناف برداشت کرد.
در عرض هفت روز از شروع آزمایش، در بدن حیوان آزمایشگاهی شبکه ای از رگ های جدید تشکیل شد که مانند رگ های خونی دیگر انتقال خون را به بافت ها و اندام های او انجام داده اند.
دکتر جویس بیسکاف، که هدایت این تحقیق را بر عهده داشته است، گفت: "آنچه واقعا درباره تحقیق ما جالب توجه است این است که ما از سلول های انسان که از خون و مغز استخوان گرفته شده اند و نه با جدا کردن رگ های فعال، رگ و مویرگ جدید ساخته ایم."
سؤال: اينجانب داراي يك همسر دايمي هستم و يك همسر موقت لطفا بفرماييد آيا مواقعي كه من با همسر موقتم ارتباط برقرار مي كنم مي توانم تيمم بدل از غسل كنم يا خير با توجه به اين نكته كه اگر غسل كنم احتمال فهميدن همسر من وجود دارد و احتمال اختلاف و دعوا با وي هست ؟ ب.در صورت امكان چنين كاري آيا غسل را هم بايد بعدا انجام دهم يا تيمم كافي است ج.اگر بايد غسل را بعدا انجام دهم آيا تاخير آن تا دو سه روز بعد بلا اشكال است؟و آيا نمازهايم همه صحيح است؟
جواب: بسمه تعالي 1ـ تيمم بدل از غسل نمي توانيد انجام دهيد و احتمال اختلاف مجوز ترك غسل نيست . 2ـ به هر تقدير تيمم كافي نيست . 3ـ تاخير غسل هم جايز نيست . 4ـ نمازهاي با آن تيمم باطل است
جواب: بسمه تعالي 1ـ تيمم بدل از غسل نمي توانيد انجام دهيد و احتمال اختلاف مجوز ترك غسل نيست . 2ـ به هر تقدير تيمم كافي نيست . 3ـ تاخير غسل هم جايز نيست . 4ـ نمازهاي با آن تيمم باطل است
۱۳۸۷ تیر ۲۹, شنبه
نیروگاه های کشور هم خصوصی شد
وزیر نیرو:آغاز واگذاری هشتاد نیرو گاه کشور به بخش خصوصی از دو هفته آینده
خلاصي از درد آمپول با الهام از نيش پشهه!به گزارش سرويس «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مهندسان هندي و ژاپني يك «ميكروسوزن» طراحي كردهاند كه از روشي كه پشه ماده براي خون مكيدن به كار ميبرد، تقليد ميكند و وقتي وارد پوست ميشود هيچ دردي ايجاد نميكند
جالب اینجاست که این خبر را بی بی سی شش سال ییش انتشار داده بود
و ایسنا انرا بعنوان خبر جدید امروز انتشار داد
سولانا: هنوز از ایران پاسخی نگرفتیم
سولانا: هنوز از ایران پاسخی نگرفتیمبه دنبال این دیدار که برای اولین بار با حضور دیپلماتی از آمریکا برگزار شد، آقای سولانا، نشست امروز را سازنده خواند و ابراز امیدواری کرد که طی هفته های آینده، ایران به بسته پیشنهادی پنج بعلاوه یک پاسخ دهد.
آقای جلیلی نیز گفت که جمهوری اسلامی پیشنهادهای خود را به طرف مقابل ارائه داده است.
او افزود که ایران با یک رويكرد مثبت وارد این مذاکرات شده و بسته پیشنهادی جمهوری اسلامی به نگرانی های مشترک اشاره می کند.BBC
معاون احمدینژاد: ایران دوست مردم اسرائیل است
معاون احمدینژاد: ایران دوست مردم اسرائیل است
اسفندیار رحیم مشایی، معاون رئیس جمهور ایران طی اظهاراتی بی سابقه، ایران را دوست مردم اسرائیل و آمریکا خواند.
اظهار دوستی با مردم آمریکا سابقه دارد و مقام های ایرانی بیشتر مواقع بر گسترش روابط مردم دو کشور تاکید می کنند اما چنین حرفی تا کنون درباره اسرائیل زده نشده است
BBC.
۱۳۸۷ تیر ۲۸, جمعه
کلیسای ارتدوکس یونان می گوید که قصد دارد زندانی را برای کشیشانی که مرتکب جرم می شوند ایجاد کند و در حال حاضر منتظر گرفتن اجازه برای تبدیل یک صومعه قدیمی قرن شانزده به زندان کشیشان است.
احتمالاً معروف ترین کسی که از کلیسا به زندان رفته، آقای پندلیمون، اسقف سابق منطقه آتیکای یونان است.
او یک ماه پیش به اختلاس مبلغی در حدود سیصد و بیست هزار دلار از صومعه ای متهم و در این اتهام محکوم شد. وی پیشتر اداره این صومعه را بر عهده داشت.
آقای پندلیمون به شش سال محکوم شده و در حال حاضر نیز در زندان کوری دولس که تحت تدابیر شدید امنیتی است نگهداری می شود.
به گزارش یک روزنامه یونانی، آقای پندلیمون به دلیل شوخی های زندانیان، وضعیت روحی خوبی ندارد .
در همین حال سخنگوی کلیسای ارتدوکس می گوید بهتر این است که این اسقف به جای زندان به صومعه ای فرستاده شود تا به شکلی مناسب تنبیه شده و کفاره گناهانش را بدهد.
اما این پیشنهاد مخالفت های زیادی را هم برانگیخته است. مخالفان این طرح می گویند روحانیون مجرم باید شرایطی شبیه به دیگر قانون شکنان را تحمل کنند و نباید در این زمینه تبعیضی قائل شد.
البته قرار است آقای پندلیمون از تنهایی در زندان نجات پیدا کند زیرا یک روحانی بانفوذ دیگر که به ارتشا متهم است، به زودی وارد همین زندان در جنوب شهر آتن، پایتخت یونان، می شود.
کلیسا می گوید که آزادی عمل دولت در باره کلیساها حتی می تواند تصمیم گیری بر سر ساز و کار و چگونگی اصلاح روحانیون خطاکار را تغییر دهد.
به نظر می رسد در صورتی که کلیسا و دولت یونان در این ارتباط به راه حل مناسبی دست پیدا کنند، وضعیت روحانیون دیگری مثل ساواس سروس که عضوی از سازمان چریکی "هفدهم نوامبر" هم بود و به دلیل قتل وابسته نظامی آمریکا در یونان به حبس ابد محکوم شده، روشن شود
احتمالاً معروف ترین کسی که از کلیسا به زندان رفته، آقای پندلیمون، اسقف سابق منطقه آتیکای یونان است.
او یک ماه پیش به اختلاس مبلغی در حدود سیصد و بیست هزار دلار از صومعه ای متهم و در این اتهام محکوم شد. وی پیشتر اداره این صومعه را بر عهده داشت.
آقای پندلیمون به شش سال محکوم شده و در حال حاضر نیز در زندان کوری دولس که تحت تدابیر شدید امنیتی است نگهداری می شود.
به گزارش یک روزنامه یونانی، آقای پندلیمون به دلیل شوخی های زندانیان، وضعیت روحی خوبی ندارد .
در همین حال سخنگوی کلیسای ارتدوکس می گوید بهتر این است که این اسقف به جای زندان به صومعه ای فرستاده شود تا به شکلی مناسب تنبیه شده و کفاره گناهانش را بدهد.
اما این پیشنهاد مخالفت های زیادی را هم برانگیخته است. مخالفان این طرح می گویند روحانیون مجرم باید شرایطی شبیه به دیگر قانون شکنان را تحمل کنند و نباید در این زمینه تبعیضی قائل شد.
البته قرار است آقای پندلیمون از تنهایی در زندان نجات پیدا کند زیرا یک روحانی بانفوذ دیگر که به ارتشا متهم است، به زودی وارد همین زندان در جنوب شهر آتن، پایتخت یونان، می شود.
کلیسا می گوید که آزادی عمل دولت در باره کلیساها حتی می تواند تصمیم گیری بر سر ساز و کار و چگونگی اصلاح روحانیون خطاکار را تغییر دهد.
به نظر می رسد در صورتی که کلیسا و دولت یونان در این ارتباط به راه حل مناسبی دست پیدا کنند، وضعیت روحانیون دیگری مثل ساواس سروس که عضوی از سازمان چریکی "هفدهم نوامبر" هم بود و به دلیل قتل وابسته نظامی آمریکا در یونان به حبس ابد محکوم شده، روشن شود
BBC
خسرو شکیبایی درگذشت
خسرو شکیبایی، بازیگر سرشناس تئاتر، سینما و تلویزیون در ایران در اثر عارضه قلبی درگذشت.
بامداد روز جمعه، 18 ژوئیه (28 تیر)، گزارش شد که خسرو شکیبایی در سن شصت و چهار سالگی بر اثر سکته قلبی در بیمارستان پارسیان تهران از دنیا رفت.
بر اساس آخرین خبرها، او چندی پیش به علت بیماری قند در بیمارستان بستری شده بود.
شکیبایی با تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا وارد عرصه هنر شد و سال ها در زمینه تئاتر فعالیت می کرد تا این که مسعود کیمیایی در سال ۱۳۶۱ با انتخاب او برای نقشی کوتاه در فیلم خط قرمز او را به دنیای سینما کشاند.
BBC
بامداد روز جمعه، 18 ژوئیه (28 تیر)، گزارش شد که خسرو شکیبایی در سن شصت و چهار سالگی بر اثر سکته قلبی در بیمارستان پارسیان تهران از دنیا رفت.
بر اساس آخرین خبرها، او چندی پیش به علت بیماری قند در بیمارستان بستری شده بود.
شکیبایی با تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا وارد عرصه هنر شد و سال ها در زمینه تئاتر فعالیت می کرد تا این که مسعود کیمیایی در سال ۱۳۶۱ با انتخاب او برای نقشی کوتاه در فیلم خط قرمز او را به دنیای سینما کشاند.
BBC
۱۳۸۷ تیر ۲۰, پنجشنبه
۱۳۸۷ خرداد ۲۷, دوشنبه
شگفتی پزشکان از وجود خون سبز در بدن یک بیمار
هنگامی که گروهی از جراحان کانادایی با بیماری روبرو شدند که خون سبز در رگ هایش جاری بود، سخت شگفت زده شدند. مجله پزشکی بریتانیا (Lancet) گزارش داد که این بیمار تحت عمل جراحی پا بود که در طی آن دچار خونریزی شد اما خون وی سبز تیره رنگ بود.
خون سبز این فرد، یادآور آقای اسپاک در سریال علمی-تخیلی پیشتازان فضا بود که از نژاد ولکان ها بود و خون وی سبز رنگ بود.
اما در این مورد، رنگ غیر طبیعی خون این مرد 42 ساله به دلیل داروهای ضد میگرنی بود که وی مصرف می کرد.
جراحی پای این مرد با موفقیت دنبال شد و رنگ خون وی پس از قطع مصرف این داروها، به حال طببعی بازگشت.
سبز تیره
این بیمار مقدار زیادی از داروی ضد میگرن (200 میلی گرم در روز) موسوم به سوماتریپتان استفاده می کرد.
این میزان سبب شده بود تا وی به یک حالت نادر دچار شود که در آن سلفور با هموگلوبین های حاوی اکسیژن در گلوبول های قرمز خون ترکیب شود.
براساس موردی که در مجله پزشکی بریتانیا تشریح شده است، پزشکان به سرپرستی دکتر آلنا فلکسمن از بیمارستان سنت پل در ونکوور نوشتند: "بیمار بدون هیچ عوارضی وقتی که مصرف داروی میگرن را قطع کرد، بهبود یافت."
این گزارش حاکی است که پزشکان پنج هفته پس از مرخصی وی از بیمارستان و توقف مصرف داروی میگرن مجددا وی را معاینه کردند و هیچ نشانه ای از سبز بودن خون وی نیافتند.
این مرد به دلیل زمین خوردن به بیمارستان مراجعه کرده و پزشکان تصمیم گرفتند وی را بلافاصله تحت عمل جراحی برای مداوای پای آسیب دیده اش قرار دهند.
براساس سریال تلویزیونی پیشتازان فضا که پیش از انقلاب در ایران نیز به نمایش درمی آمد، آقای اسپاک به این دلیل خون سبز رنگ داشت که در خون ولکان ها به جای آهن، مس حاوی اکسیژن بود.
آقای اسپاک مادری از نژاد بشر داشت و پدری از نژاد ولکان که وی را قادر می ساخت، با وجود خون سبز عواطف بشری داشته باشد.
خون سبز این فرد، یادآور آقای اسپاک در سریال علمی-تخیلی پیشتازان فضا بود که از نژاد ولکان ها بود و خون وی سبز رنگ بود.
اما در این مورد، رنگ غیر طبیعی خون این مرد 42 ساله به دلیل داروهای ضد میگرنی بود که وی مصرف می کرد.
جراحی پای این مرد با موفقیت دنبال شد و رنگ خون وی پس از قطع مصرف این داروها، به حال طببعی بازگشت.
سبز تیره
این بیمار مقدار زیادی از داروی ضد میگرن (200 میلی گرم در روز) موسوم به سوماتریپتان استفاده می کرد.
این میزان سبب شده بود تا وی به یک حالت نادر دچار شود که در آن سلفور با هموگلوبین های حاوی اکسیژن در گلوبول های قرمز خون ترکیب شود.
براساس موردی که در مجله پزشکی بریتانیا تشریح شده است، پزشکان به سرپرستی دکتر آلنا فلکسمن از بیمارستان سنت پل در ونکوور نوشتند: "بیمار بدون هیچ عوارضی وقتی که مصرف داروی میگرن را قطع کرد، بهبود یافت."
این گزارش حاکی است که پزشکان پنج هفته پس از مرخصی وی از بیمارستان و توقف مصرف داروی میگرن مجددا وی را معاینه کردند و هیچ نشانه ای از سبز بودن خون وی نیافتند.
این مرد به دلیل زمین خوردن به بیمارستان مراجعه کرده و پزشکان تصمیم گرفتند وی را بلافاصله تحت عمل جراحی برای مداوای پای آسیب دیده اش قرار دهند.
براساس سریال تلویزیونی پیشتازان فضا که پیش از انقلاب در ایران نیز به نمایش درمی آمد، آقای اسپاک به این دلیل خون سبز رنگ داشت که در خون ولکان ها به جای آهن، مس حاوی اکسیژن بود.
آقای اسپاک مادری از نژاد بشر داشت و پدری از نژاد ولکان که وی را قادر می ساخت، با وجود خون سبز عواطف بشری داشته باشد.
۱۳۸۷ خرداد ۲۴, جمعه
Recovering After Having Half Her Brain Removed
۱۳۸۷ خرداد ۲۲, چهارشنبه
کلاس آموزشی برای آقایان اهداف تربیتی:
جهت تقویت ان بخشی از مغز که از
وجودش بی خبرند
.
واحد اول: دروس پاایه ای
:
چطور بدون مادرمان زندگی کنیم ..200 ساعت
"همسرم مادرم نیست. 35 ساعت
درک این مساله که فوتبال چیزی جز یک ورزش نیست
و که حذف شدن از جام جهانی
فاجعه نیست 500 ساعت
زندگی زناشویی: واحد دوم
بچه دار شدن بدون حسودی به نوزاد 50 ساعت
غلبه بر سندروم "کنترل
از راه دور تلویزیون
همیشه باید دست من باشد"55ساعت
درک این مساله مهم که کفش ها خودشان توی جا
کفشی نمی روند80 ساعت
..
چطور بدون گم شدن، لباس های کثیفمان را تا سبد
رخت چرک ببریم.50
ساعت
چطور بدون اینکه ناله کنیم از بیماری مهلک
سرما خوردگی جان سالم به در
ببریم.50 ساعت
واحد سوم:اوقات فراغت
چطور در آشپزی کمک کنیم بدون اینکه آشپزخانه
را به گند بکشیم
چطور نوشیدنی سرو کنیم بدون اینکه سینی را
تبدیل به استخر کنیم
چطور یک بلوز را در کم تر از دو ساعت اتو کنیم
و در عین حال از سوختنش جلوگیری کنیم
واحد سه:آشپزخانه
مرحله اول مقدماتی
Offخاموش
On روشن
مرحله دوم پيشرفته
:اولین نیمروی زندگیم بدون سوزاندن ماهیتابه
کلاس عملی:عملیات جوشاندن آب قبل از
اضافه
کردن ماکارونی:
بعد از قبولی در مرحله اول مرحله فشرده با
عناوین زیر آغاز میشود.نظر به
اینکه مباحث واقعا پیچیده اند در هر کلاس
حداکثر هشت شاگرد پذیرفته می
شوند
اولین مبحث:البسه:از لباسشویی تا کمد :یک
مرحله مرموز
دومین مبحث: ریسک های پر کردن ظرف آب بعد از آب
خوردن و بردن آن تا یخچال
سومین مبحث:آشپزی و بیرون
بردن زباله ها شما
را ناقص نمی کند
چهارمین مبحث:مصیبت کاغذ توالت:کاغذ توالت
خود به خود کنار توالت ظاهر
نمیشود(نمایشگاهی از همه چیزهای خود به خودی
در خانه! )
پنجمین مبحث:ایا
وقتی مردی رانندگی می کند،می
تواند آدرس بپرسد بدون
اینکه بی عرضه به نظر برسد؟(مطالعه ميداني)
ششمین مبحث:تفاوت های اساسی زمین با سبد رخت
چرک.
هفتمین مبحث:"مردی در صندلی کنار
راننده"آیا واقعا ممکن است دائما دستور
العمل صادر نکنیم و غر نزنیم وقتی خانم
رانندگی می کند یا مشغول پارک
کردن است؟
اشتراک در:
پستها (Atom)